سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من وقتی زنی موقع زایمان فریاد کشید حتی در فیلم تو بلند گفتی:"زهرمار!" در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت، فحش خواهر و مادر بود در پارک، به خاطر بودن تو نتوانستم پاهایم را دراز کنم نتوانستم به استادیوم بیایم، چون تو شعارهای آب نکشیده می دادی من باید پوشیده باشم تا تو دینت را حفظ کنی مرا ارشاد می کنند تا تو ارشاد شوی تو ازدواج نكردی و به من گفتی زن گرفتن حماقت است من ازدواج نكردم و به من گفتی ترشیده عاشق که شدی مرا به زنجیر انحصارطلبی کشیدی عاشق که شدم گفتی مادرت باید مرابپسندد من باید لباس هایت را بشویم و اتو بزنم تا به تو بگویند خوش تیپ من باید غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگویند آقای دکتر وقتی گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتی بچه مال مادر است وقتی خواستی طلاقم بدهی، گفتی بچه مال پدر است در تمام زندگیم جای یک جمله خالی بود: خسته نباشی زن ...
امشب این پنجره را می بندم و به مهتاب خبر خواهم داد امشب از فکر و خیالم برود ... پرده را خوب بکش تا نبید سحر این لحظه ما و نسیمی نوزد بر تن تب کرده ما عرق شرم نشست دو سه جامی ز لبت خواهم خورد مست بیرون زده از گوشه این میکده سرخ لبت دل به دریا که زدم ، دست من گیر ببر سوی آن صخره مرجانی چشمان خودت آتشی روشن کن در برم خوب برقص بزن آتش به تن پر شررم امشب این پنجره را می بندم و به آن صخره مرجانی چشمان تو دل می بندم
امشب این پنجره را می بندم و به مهتاب خبر خواهم داد امشب از فکر و خیالم برود ... پرده را خوب بکش تا نبید سحر این لحظه ما و نسیمی نوزد بر تن تب کرده ما عرق شرم نشست دو سه جامی ز لبت خواهم خورد مست بیرون زده از گوشه این میکده سرخ لبت دل به دریا که زدم ، دست من گیر ببر سوی آن صخره مرجانی چشمان خودت آتشی روشن کن در برم خوب برقص بزن آتش به تن پر شررم امشب این پنجره را می بندم و به آن صخره مرجانی چشمان تو دل می بندم
دو، سه هفته قبل از عروسی، دغدغه خاطرش اینه که: من چی بپوشم؟! توی این مدت هر روز یا دو روز یه بار «پرو» لباس داره…
ممکنه به نتایجی برسه یا نرسه! آخر سر هم می ره لباس می خره!
بعد از اینکه لباس مورد نظر رو انتخاب کرد… حالا متناسب رنگ لباس، آرایش صورتش رو تعیین می کنه… اگر هم توی این مدت قبل از مهمونی، چیزی از لوازم آرایش کم داره رو تهیه می کنه… حتی مدل مویی که اون روز می خواد داشته باشه رو تعیین می کنه…
البته سعی می کنه با رژیم غذایی سفت و سخت تناسب اندامش حفظ بکنه…
یه رژیمی هم برای پوست اش می گیره…! مثل پرهیز از خوردن غذاهای گرم!
ماسک های زیادی هم می زاره، از شیر و تخم مرغ و هویج و خیار و توت فرنگی و گوجه فرنگی (اینا دستور غذا نیستا!) گرفته تا لیموترش
خوب، روز موعد فرا می رسه!
ساعت ۸ صبح از خواب بیدار می شه (انگار که یه قرار مهم داره) بعد از خوردن صبحانه، می پره تو حموم… بالاخره ساعت ۱۰ تا ۱۰:۳۰ می یاد بیرون… (البته ممکنه یه بار هم تو حموم ماسک بزاره… که تا ساعت ۱۱ در حمام تشریف داره!)
بعد از ناهار…!
لباس می پوشه می ره آرایشگاه، چون چند روز قبلش زنگ زده و وقت آرایشگاه گرفته برای ساعت ۱:۳۰ بعدازظهر…
توی آرایشگاه کلی نظرخواهی می کنه از اینو اون که چی کار بهترتره، هرچی هم ژورنال زیبایی هست رو می گرده آخر سر هم خود آرایشگر به داد طرف می رسه و یه مدل بهش پیشنهاد می کنه و اونم قبول می کنه!!
ساعت ۳ می رسه خونه…
بعد از پوشیدن لباس که خیلی محتاطانه صورت می گیره (که مدل موهاش خراب نشه) یه عکس یادگاری می گیره که بعدا به نامزد آینده اش نشون بده!!
ساعت ۸ عروسی شروع می شه… یه جوری راه می افته که نیم ساعت زودتر اونجا باشه!!
عروسی رفتن پسرها:
اگر دو، سه هفته قبل بهشون بگی یا دو، سه ساعت قبل هیچ فرقی نمی کنه!!
روز عروسی، ساعت ۱۲ ظهر از خواب بیدار می شه… خیلی خونسرد و ریلکس! صبحانه خورده و تمام برنامه های تلویزیون رو می بینه!
ساعت ۶ بعدازظهر، اون هم حتما با تغییر جو خونه که همه دارن حاضر می شن یادش می افته که بعله.. عروسی دعوتیم…!
بعد از خبردارشدن انگار که برق گرفته باشتش…! می پره تو حموم…
توی حموم از هولش، صورتشم می بره…! (بستگی به عمق بریدن داره، ممکنه مجبور بشه با همون چسب زخم بره عروسی!)
صورتش رو اصلاح کرده، نکرده (نصف بیشتر موهارو تو صورتش جا می زاره!!) از حموم می یاد بیرون…
ساعت ۶:۳۰ بعد از ظهره… هنوز تصمیم نگرفته چه تیپی بزنه،رسمی باشه یا اسپرت…!
تازه یادش می افته که پیرهنش رو که الان خیلی به اون شلوارش می یابد اتو نکرده! شلوارشم که نگاه می کنه می بینه چند روز پیش درزش پاره شده بوده و یادش رفته بوده که بگه بدوزن..!!
کلی فحش و بد و بیراه به همه می ده که چرا بهش اهمیت نمی دن و پیراهنش که توی کمد لباساش بوده رو پیدا نکردن و اتو نکردن و چرا از علم غیبشون استفاده نکردن که بدونن شلوارش نیاز به دوختن داره…!
خلاصه… بالاخره یه لباس مناسب با کلی هول هول کردن پیدا می کنند و می پوشه (البته اگر نیاز بود که حتما به کمد لباس پدر و برادر هم دستبرد می زنه!!)
ساعت ۸ شب عروسی شروع می شه، ساعت ۹:۳۰ شب به شام عروسی می رسه..! البته اگر از عجله زیادش، توی راه تصادف نکرده باشه دیرتر از این به عروسی نمی رسه
ديشب داشتم كتاب ميخوندم برق رفت ... يه نيم ساعتی زير نور چراغ قوه گوشيم كتاب رو خوندم تا برق باز بياد ... اين نيم ساعتو تا آخر عمرِبچم تو سرش ميزنم ... ميگم ما زير نور چراغ قوه به بدبختی كتاب ميخونديم ... اونوخ شما اينجوري !!!
از دار و ندار دنيا6 7 تا دوست دختر دارم يكي از يكي شكاك تر
الف ) چون خانوم ها ناخن بلند دارند ولي آقايان ندارند !
ب ) چون خانوم ها کفش پاشنه ?? سانتي دارند ولي آقايان ندارند !
ج ) چون خانوم ها جيغ دلخراش دارند ولي آقايان ندارند !
د ) چون خانوم ها اگر با استفاده از مهمات فوق هم زورشان به شوهرشان نرسد ، فقط کافيست سرشان را از پنجره بيرون کنند و از مردم کمک بخواهند تا ظرف ايکي ثانيه ، 15 مرد قلچماق به طرف شوهرشان حمله ور شوند ، ولي آقايان اگر بميرند هم کسي به دادشان نمي رسد !
2- چرا آقايان زمانيکه با همسر خود قصد ورود و يا خروج از دري را دارند ، مي گويند خانوم ها مقدمند و اجازه مي دهند که اول همسرشان از در عبور کند ؟!
الف ) چون حدس مي زنند که پشت در ، يک دره اي ، خندقي ، گودالي ، چيزي باشد !
ب ) چون احتمال مي دهند که از لب پنجره بالاي در ، يک گلدان سنگي در حال سقوط باشد !
ج ) چون گمان مي کنند که پشت در ، يک حيوان درنده و گرسنه باشد !
د ) چون مي ترسند که اگر آنها زودتر بروند خانومشان در را پشت سر آنها ببندد و ديگر هم باز نکند !
3 - شما فکر مي کنيد که اگر روزي همسر مردي از طبقه شصتم ساختماني سقوط کند و در طبقه پنجاه و هشتم با دست ، ميله اي که از ديوار ساختمان بيرون آمده را بگيرد و در هوا معلق بماند ، اين مرد براي نجات همسرش چه اقدامي انجام خواهد داد ؟!
الف ) سريعا با استفاده از اره برقي در صدد جدا نمودن ميله از ساختمان بر مي آيد !
ب ) يک عدد سوسک و يا موش را بر روي دست همسرش مي گذارد !
ج ) يک طناب پوسيده را براي بالا کشيدن همسرش به طرف او مي اندازد !
د ) با به خطر انداختن جان خودش ، هر طور که شده همسرش را نجات مي دهد و سپس اينبار طوري او را هل مي دهد که ديگر به هيچ عنوان نتواند دستش را به جايي بند کند !
4 – چرا معمولا در تصادفات رانندگي ، ميزان صدمه اي که به خانوم ها وارد مي شود بيشتر از آقاياني است که مشغول رانندگي مي باشند ؟
الف ) چون ? دقيقه قبل از وقوع سانحه ، آقا خودش را از خودرو به بيرون پرت کرده است !
ب ) چون قبل از وقوع سانحه ، کمربند ايمني خانوم دستکاري شده بوده تاعمل نکند !
ج ) چون در اينگونه تصادفات ، راننده حتي الامکان سعي کرده که خودرو اش از سمت راست با خودروي روبرويي برخورد کند !
د ) چون بعد از سانحه مشخص شده که علت تشديد جراحات وارده به خانوم ، مواد محترقه اي بوده که به دلايل نامعلوم توسط فردي ناشناس درزير صندلي او تعبيه شده بوده تا با کوچکترين ضربه اي منفجر شود !
1. یک رئیس جمهور خانم کدام جمهوری زیر را ترجیح می دهد؟
الف - جمهوری کمونیستی ب - جمهوری فمینیستی ج - هر جمهوری که کلاسش بیشتر باشه د - جمهوری کیلو چنده ! شوهر منیژه، سالی دوبار منیژه رو می بره دوبی اون وقت من ! صب تا شب باید بشینم کنج این خونه مملکت رو اداره کنم!!
2. نام نخست وزیر فقید پاکستان که چند وقت پیش به قتل رسید. .........بوتو
الف - بی نظیر بوتو ب - کم نظیر بوتو ج - یه دختر دارم تا نداره بوتو د - بابا همه جا ریخته !! بوتو 3. کدام گزینه زیر را مسبب اصلی ترور خانم بوتو می دانید؟!! الف - گزینه ب ب - گزینه جیم ج - گزینه دال د - علی دایی!!
4. موفق ترین زن در عرصه سیاست را چه کسی می دانید؟
الف - آنجلا مرکل ب - کاندولیزا رایس ج - مارگارت تاچر د - یانگوم راهنمایی: گزینه های الف و ب و ج درست نمی باشد.
5. فمنیست چیست؟
الف - کلاً چیز خوبی است ب - کلاً چیز خوبی نیست ج - توهم است د - یه چیز تو مایه های زن ذلیلی است !! و - همون چیزیه که بعضی از عناصر بچه قرتی اسمش رو می ذارن عشق! ه - نام نوعی درخت گلابی است که در جنگل های آمازون رشد می کند. 6. نام دبیر سازمان سیاسی اجتماعی آزادی زن(مجمع وطن فروشان ایران). پروین .... الف - پروین کابلی ب - پروین لوس آنجلسی ج - پروین مزار شریفی د - پروین همه جای جهان سرای من است! 7. روزنامه نگار و خبرنگار زن ایرانی که یکی از ۳۰ زنی بود که با اعتراض مدنی جلوی در غربی ورزشگاه آزادی، در اواخر نیمه اول، توانست مسابقه ایران - بحرین در چارچوب رقابت های مقدماتی جام جهانی 2006 را را از نزدیک ببینند. الف - به دلیل طولانی شدن سوال از ارائه گزینه الف معذوریم! ب - پرستو دو کوهکی ج - کفتر چاهی دو کوهکی د - عقاب تیز پرواز دو کوهکی و - پیلا پیلا دو کوهکی ه - خب مگه مجبورین برین آزادی! پاشین برین نیوکمپ بدون این که علاف شین کل بازی رو ببینین! تازه اونم بازی بارسلونو نه ایران بحرینو ! 8. زن ایرانی که سومین زن مسلمان است که جایزه صلح نوبل را برده است.(کلا باش حال نمی کنم زنیکه عنتر!) الف - شیرین عبادی ب - ترش عبادی ج - تلخ عبادی د - گزینه الف و ب و - همه موارد فوق صحیح است ه - نخیر هیچ کدوم صحیح نیست. ی - کلیه گزینه های فوق با هم درگیرند! 9. نام دیگر گاز های بی اثر مثل هلیم و نئون؟ گازهای ... ( سوال سیاسیو باش !!) الف - سر به زیر ب - نجیب ج - با وقار د - کلاً بچه خوبیه! 10. به دلیل بی ربط بودن سوال فوق این سوال پلمپ می گردد !! الف - ..... ب - ........ ج - ......... د - علی دایی! 11. سن قانونی زنان برای کاندیدا شدن برای انتخابات ریاست جمهوری؟ الف - 30 سال ب - 35 سال ج - 40 سال د - از آن جایی که سن خانم ها از 25 بالاتر نمی رود . خانم ها نمی توانند اصلاً کاندیدا شوند.
داوطلبان عزیز وقت پاسخگویی به سوالات به پایان رسیده است! لطفاً با زبان خوش پاسخنامه های خود را بالا بگیرید. ضمناً نتیجه آزمون از نیم ساعت پیش بر روی سایت سازمان سنجش قرار گرفته است!! داوطلبان عزیز می توانند با مراجعه به سایت از رد صلاحیت شدن خود مطمئن گردند.
۱- با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک.۲- کارت رو داخل دستگاه میذارن.۳- کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن.۴- پول و کارت رو میگیرن و میرن.
دخترها:
۱- با ماشین میرن دم بانک.۲- در آینه آرایششون رو چک میکنن.۳- به خودشون عطر میزنن.۴- احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن.۵- در پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن.۶- در پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن.۷- بلاخره ماشین رو پارک میکنن.۸- توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن.۹- کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه.۱۰- کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون.۱۱- دنبال کارت عابربانکشون میگردن.۱۲- کارت رو وارد دستگاه میکنن.۱۳- توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یاداشت کردن میگردن.۱۴- کد رمز رو وارد میکنن.۱۵- ۲دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن.۱۶- کنسل میکنن.۱۷- دوباره کد رمز رو میزنن.۱۸- کنسل میکنن.۱۹- دوست پسرشون رو صدا میزنن که کد صحیح رو براشون وارد کنه.۲۰- مبلغ درخواستی رو میزنن.۲۱- دستگاه ارور (خطا) میده.۲۲- مبلغ بیشتری رو درخواست میکنن.۲۳- دستگاه ارور (خطا) میده.۲۴- بیشترین مبلغ ممکن در خواست میکنن.۲۵- انگشتاشون رو برای شانس رو هم میذارن.۲۶- پول رو میگیرن.۲۷- برمیگردن به ماشین.۲۸- آرایششون رو توی آینه عقب چک میکنن.۲۹- توی کیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن.۳۰- استارت میزنن.۳۱- پنجاه متر میرن جلو.۳۲- ماشین رو نگه میدارن.۳۳- دوباره برمیگردن جلوی بانک.۳۴- از ماشین پیاده میشن.۳۵- کارتشون رو از دستگاه عابر بانک بر میدارن. (حواس نمیذارن واسه آدم)۳۶- سوار ماشین میشن.۳۷- کارت رو پرت میکنن روی صندلی کنار راننده.۳۸- آرایششون رو توی آینه چک میکنن.۳۹- احتمالاً یه نگاهی هم به موهاشون میندازن.۴۰- میندازن توی خیابون اشتباه.۴۱- برمیگردن.۴۲- میندازن توی خیابون درست.۴۳- پنج کیلومتر میرن جلو.
۴۴- ترمز دستی رو آزاد میکنن. (میگم چرا انقدر یواش میره)
عجب دورانی شده !! مثل اینکه همه از دست این دخترا دل پری دارن . حتی خودشون هم و حالا قابل توجه پسرای عزیز میخوام روش های ضایع کردن دخترهارو بهتون آموزش بدم! البته بلا نسبت بعضی ها ٬ این موجودات خوش خط وخال ضایع خدایی هستن! یکی از چیزهایی که شما پسر ها روزانه باهاش سروکار دارید اینه که با ماشین رفتین بیرون دارین خیابون ها رو متر می کنید که ناگهان چشمتون به یکی از همین موجود فضایی ها می خوره (دخترهای امروزی طوری آرایش می کنن که از مریخ آمدن!) طوری هم نگاهتون می کنن که با نگاهشون می گن! آقای محترم میشه من رو سوار کنید - مخم رو هم 4 راه بعدی بزنید - 2 تا کوچه اون ورتر بهم پیش نهاده دوستی بدین! شما پسر ها در این مواقع اگه می خواهید موجود فضایی رو ضایع کنید باید این روش رو پیاده کنید: شما ماشین رو می زنید بقل که خانوم خانوما رو سوار کنید و اونم خدا خواسته با کله سوار ماشین میشه و شما هم مثل یک پسر جنتل من و با شخصیت به مسیره خودتون ادامه می دید و یک موزیک می گذارید احتمال زیاد به شما می گه چی آهنگ قشنگی! شما هم در جواب می گویید جدی؟ شما هم خوشتون میاد اونم برای اینکه دل شما رو یه نمور به دست باره میگه آره. شما هم در جواب میگین من اصلا خوشم نمی یاد و ضبط رو خاموش می کنید در مرحله اول اینجاست که میگن اونجای طرف داره می سوزه. حالا شما سر صحبت رو باز کنید اسم و شجره نامه طرف رو ازش بپرسید وقتی دیدین صحبت ها گل گرفت 4 راه بعدی دختر رو پیاده کنید کرایه ماشینم ازش بگیرید( طرف با این کار قهوه ای می شود )
این کار یکی از بهترین کارها برای ضایع کردن هستش. ولی اگه می خواهید همیشه دخترهارو ضایع کنید هرچی که اونها می گن شما مخالفش رو انجام بدین.